جدول جو
جدول جو

معنی ما وقع - جستجوی لغت در جدول جو

ما وقع
آنچه گذشته رویداد آنچه که بوقوع پیوسته ماجری
تصویری از ما وقع
تصویر ما وقع
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماوقع
تصویر ماوقع
آنچه واقع شده، آنچه به وقوع پیوسته، واقعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماوقع
تصویر ماوقع
اتفاق و حادثه و سانحه، ماجرا و گزارش و رویداد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماوقع
تصویر ماوقع
((وَ قَ))
رویداد، آنچه که واقع شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ما فوق
تصویر ما فوق
فراتر از
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ما قوت
تصویر ما قوت
پارسی است ماغوت گونه ای آردینه از نشاسته و شکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوقع
تصویر متوقع
کسی که از دیگری چیزی توقع دارد، توقع دارنده، خواهش کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مافوق
تصویر مافوق
بالا دست، بالاتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوقع
تصویر متوقع
آرزو شده، مورد انتظار، منظور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مافوق
تصویر مافوق
((فَ))
بالا، بالادست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متوقع
تصویر متوقع
((مُ تَ وَ قِّ))
امیدوار، چشم دارنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مافوق
تصویر مافوق
آنکه در شغلی مقام بالاتری دارد، بالادست، بالا تر، آنچه بالا است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موقع
تصویر موقع
بزنگاه، هنگام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از موقع
تصویر موقع
ویژگی نوشته ای که مهر یا امضا شده، مهر و امضا شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موقع
تصویر موقع
جای افتادن و جای واقع شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موقع
تصویر موقع
((مَ قِ))
محل، موضع، جمع مواقع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موقع
تصویر موقع
صادر کننده توقیع، کسی که اجازه نامه صادر کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موقع
تصویر موقع
هنگام، فرصت
فرهنگ فارسی عمید
خوبی در آنچه که رخ می دهد می باشد، به معنای توکل به خداوند و پذیرش قضا و قدر است
فرهنگ لغت هوشیار